به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شرق؛ «بادهای افسون» با عنوان فرعی «مقدمهای بر شناخت علوم غریبه در ایران» کتابی است از پرویز براتی که اخیرا در نشر چشمه منتشر شده است. «بادهای افسون» سیری تاریخی و ادبی و هنری است در علوم غریبه و متون مربوط به این علوم در ایران و هرآنچه به نحوی با علوم غریبه تماس پیدا میکند و با این علوم پیوند میخورد. نویسنده در این کتاب علوم غریبه را در طول تاریخ مورد بررسی قرار داده و به آثاری پرداخته است که در این زمینه نگاشته شدهاند و همچنین به کسانی که دستی در این علوم داشتهاند. در این کتاب همچنین به «کتابشناسی علوم غریبه در ایران» و «زبان و معنا در متون غریبه» نیز پرداخته شده است. در بخشی از مقدمه این کتاب درباره آن میخوانیم: «کتاب حاضر بیآنکه ادعایی درباره نگارش تاریخی در زمینه علوم غریبه در ایران داشته باشد، کوششی است برای شناسایی متونی که بخش مهم ناخودآگاهی تاریخی ایرانیان را تشکیل میدهند. در متن پیشِ رو، تلاش شده نگاهی بیطرف، تئوریک و درعینحال دیرینهشناسانه به علوم غریبه صورت گیرد.»
در فصل اول کتاب با عنوان «اهل هوا»، عنوانی برگرفته از کتابی به همین نام از غلامحسین ساعدی، به اصطلاحات طلسم و جادو، که هر دو مربوط به علوم غریبهاند، و تفاوت اینها با هم پرداخته شده و ریشهها و پیشینه طلسم و جادو مورد بررسی قرار گرفته است. در این فصل همچنین با ارجاع به کتاب «اهل هوا»ی ساعدی و نوشتههای علی بلوکباشی و علی ریاحی، به اعتقاد به نیروی جادویی بادها پرداخته شده است.
همچنین در فصلی با عنوان «علوم غریبه به مثابه هنر»، تصویرسازیهای متون مربوط به علوم غریبه در ایران به لحاظ بصری و از منظر هنرهای تجسمی مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده در بخشی از این فصل درباره این تصویرسازیها مینویسد: «در مورد علوم غریبه در ایران شاهد کتابهایی با تصویرگریهایی منحصربهفرد هستیم. بخشی از این تصاویر را میتوان نوعی هنر نائیف (ابتدایی) دانست که پدیدآورندگان آنها با نگاه بدوی به مقوله تصویرسازی، شکلهایی ارایه کردهاند که اصول و چارچوبهای حاکم بر نقاشی و تصویرسازی سنتی ایران در آنها لحاظ نشده است. این تصاویر از نظر بررسی در تصویرگری عامیانه ایران با رگههای نائیف، حایز اهمیت هستند. شکلهایی که عمدتا در قالب طلسم تصویرسازی شدهاند، فاقد تناسب و کمپوزیسیون هستند. برای مثال صورت آدمها یا فیگورها، اغلب ناشیانه و خامدستانه طراحی شدهاند. در تصویری از دیو سیاه در کتاب طلسمات طمطم هندی، دیوی را شاهدیم که انگشتان پاها و دستهایش و حتی اندامش بیتوجه به قواعد سنتی تصویرگری ایرانی کشیده شده، اما نکته مهم این است که تمام سطوح بدن دیو با حروف و اعداد طلسمی پوشیده شده است. در حقیقت این حروف، اعداد و رمزهای طلسمی، هیئت تازه و دیگرگونی به فیگور دادهاند و ما برای اولینبار در تاریخ ناخودآگاهی ایرانی شاهد امتزاج تصویر و متن در یک شکل واحد هستیم. این اتفاق در هیچیک از اشکال و تصاویر مرتبط با علوم غریبه در کشورهای دیگر جهان مشاهده نشده است.» براتی ضمن مقایسه تصویرسازیهای کتابهای علوم غریبه در ایران با نمونههای اروپایی مینویسد: «در علوم غریبه قرن هفدهم اروپا، اشکال و تصاویر موجود در کتابهای علوم غریبه فاقد چنین ابعاد زیباشناختی هستند. نهایتا ما تصویر یک دیو، یک تکشاخ یا انسان حیواننما را در آن کتابها شاهدیم. اما در تصاویر کتب طلسمات ایرانی شاهد پیشروی آگاهانه متن به درون تصویر هستیم. این تصویر- متنها همزمان هم کارکرد بصری دارند و هم کارکرد نوشتاری. در کنار فیگورهای انسانی و شبهانسانی (دیو، پری و...) ما شاهد فیگورهایی حیوانی نظیر ماهی، طاووس، شیر، عقرب و... هستیم که حروف و اعداد طلسمی سراسر آنها را پوشانده و ترکیب حیرتانگیزی از یک فیگور – متن ارایه دادهاند.»
اما چنانکه در مقدمه کتاب آمده، «پرداختن به سیر علوم غریبه در ایران بدون نیمنگاهی به جایگاه این علوم در غرب، چندان منطقی نیست» و به همین دلیل بخشی از کتاب هم به علوم غریبه در غرب اختصاص پیدا کرده است. در فصلی از کتاب هم با عنوان «علوم غریبه: واقعیت یا خرافات؟» به گرایش به علوم غریبه در دوران مدرن و نگاه انتقادی متفکران و نظریهپردازان مدرن به این نوع گرایشها اشاره شده است. نویسنده در این فصل به موضع انتقادی تئودور آدورنو نسبت به این علوم اشاره میکند و مینویسد: «آدورنو معتقد است گرایش به علوم غریبه، نشانهای از نوعی بیماری است؛ بیماری واپسگرایی و پسرفت در ناخودآگاهی» آنگاه این گفته آدورنو درباره آنچه او از آن به «بیماری» تعبیر کرده نقل شده است: «این امر قدرت تفکر بیقید و شرط را از انسان سلب کرده و سبب شده آدمیان در برابر شرایط سر تسلیم فرود آورند. آنها در این امید واهی غوطهورند که باید نظارهگر زوال و مرگ نهایی خود باشند و در قبال آن تسلیم شوند. حالا یکبار دیگر اضطراب و ترس قلب بشر را فرا گرفته، آن هم در سالهای بعد از عصر روشنگری آنگاه که بشر احساس کرد بر طبیعت کنترل یافته و دیگر نباید از طبیعت ترسی به دل راه دهد.» در پایان این فصل به دیدگاههای انتقادی آدورنو درباره ستون طالعبینی روزنامه لسآنجلس تایمز پرداخته شده و به اینکه آدورنو گرایش به طالعبینی و علوم غریبه در روزگار مدرن را یکی از تجلیات و عوارض «صنعت فرهنگ» میداند و توصیههای ستونهای طالعبینی را نوعی ترویج سازشکاری قلمداد میکند.
کتاب «بادهای افسون» شامل بیست و چهار فصل است و عنوانهای فصلهای آن عبارتند از: اهل هوا، جادو در ایران، کیمیاگران و ساحران، علوم غریبه در ایران، کتابشناسی علوم غریبه در ایران، بلیناس و طلسمات او، آصفبن برخیا و طلسمهایش، جابر، پدر کیمیاگران، رازی و رازهای صنعت کیمیا، فیلسوف کیمیاگر، رازهای فیلسوف شهید، ابنعربی و علم حروف، مردی با ستارههایش، اسرار حسین واعظ، شیخ بهایی، عالِم غریب، از ادبیات غریبه تا سخن غریبه، زبان و معنا در متون غریبه، علوم غریبه به مثابه هنر، علوم غریبه: از هند تا پاکستان، علوم غریبه در غرب، افلاطون و علوم غریبه، قرائت یونگ از کیمیاگری، علوم غریبه: واقعیت یا خرافات؟ و چکشی علیه جادوگران.
نظر شما